روز ســـــــــیاه

روز ســـــــــیاه

منم تنهاکنارتو...کنارم جای خالیته...کنارت پرشده انگار...حواست به کناریته
روز ســـــــــیاه

روز ســـــــــیاه

منم تنهاکنارتو...کنارم جای خالیته...کنارت پرشده انگار...حواست به کناریته

خــــــروپـــــف


زن و شوهر پیری با هم زندگی می کردند. پیر مرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت و پیر زن هرگز زیر بار نمی رفت و گله های شوهرش رو به حساب بهانه گیری های او می گذاشت. این بگو مگوها همچنان ادامه داشت تا اینکه روزی پیر مرد فکری به سرش زد


برای خواندن بقیه داستان به ادامه مطلب مراجعه کنید

و برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خروپف می کند و آسایش او را مختل کرده است ضبط صوتی را آماده می کند و شبی همه سر و صدای خرناس های گوشخراش همسرش را ضبط می کندپیرمرد صبح از خواب بیدار می شود و شادمان از اینکه سند معتبری برای ثابت کردن خروپف های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش می رود و او را صدا می کند، غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته است! از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده پیرزن، لالایی آرام بخش شبهای تنهایی او می شود....

یادمون باشه قدر هر کسی رو بدونیم تا وقتی از دستشون دادیم به خاطر کارامون پشیمون نشیم...

نظرات 1 + ارسال نظر
میلاد پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:20 ق.ظ

امان از این زود قضاوتا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد